چه بسیار چیزهایی که دوست ندارید ولی به سود شماست
چه بسیار چیزهایی که دوست ندارید ولی به صلاح شماست
گنجشک با خدا قهر بود!⭐️
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت.⭐️
فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:⭐️
می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد.⭐️
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.⭐️ فرشتگان چشم به لب هایش دوختند ...⭐️
گنجشک هیچ نگفت ... و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.⭐️
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام.⭐️
تو همان را هم از من گرفتی.⭐️
این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟⭐️
لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟؟؟⭐️
و سنگینی بغضی راه کلامش را بست ...⭐️
سکوتی در عرش طنین انداخت.⭐️
فرشتگان همه سر به زیر انداختند.⭐️
خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود.⭐️
باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند.⭐️
آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.⭐️
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود...⭐️
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی!⭐️
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت ...⭐️
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد ...⭐️
⭐️⭐️🌠🔹🌠🔹🌠🔹🌠🔹🌠⭐️⭐️
⭐️⭐️قرآن کریم / سوره بقره / آیه 216⭐️⭐️
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانی.
🌀🌸🌀🌸🌀🌸🌀🌸🌀🌸🌀🌸🌀🌸🌀🌸